لبخند بزن بر شب کابوسی ماهم
افروخته کن مشعل فانوسی ماهم
آری تو بیا روشن مطلق ، که تو باشی ...
خورشید بیاید به زمین بوسی ماهم !!!
پا بود که در راه خجالت زده مان کرد
یکباره بسوزان پر طاووسی ماهم
آتش شده این بغض گلوگیر ولی حیف
نشنید کسی ناله ی ققنوسی ماهم
ای روح مسیحایی یکشنبه و جمعه ...
می خواند تورا گریه ی ناقوسی ماهم
نگارش در تاریخ شنبه 91 تیر 17 توسط سید عباس ذبیح الحسین
| نظر